سلاحی در برابر تنبلی
شنبه, ۲ آبان ۱۳۹۴، ۰۳:۰۳ ب.ظ
سلاحی در برابر تنبلی (داستان آموزشی)
سلاحی در برابر تنبلی
داستان مشاوره ای سلاحی در برابر تنبلی
(رابطهی تأخیر در آزمون و به همراه نداشتن دفتر برنامهریزی در حوزه)
برداشت اول:
زنگ ساعت گوشی برای پنجمین بار شروع به آلارم دادن کرد که با ضربهی محکمی خاموشش کرد. در خواب و بیداری میدید که در حال دویدن به سمت حوزهی آزمون است اما نمیرسد.
– وای! باز هم خواب ماندم.
این جمله را گفت و بهسختی از رختخواب جدا شد.
